"امینی: ساختن آثار پلیسی برایم راحتتر از آثار اجتماعی است"
کارگردان مجموعه تلویزیونی «سقوط آزاد» گفت: برای اولین بار است که میگویم ژانر اکشن برای من آسانتر از سینمایی است که خودم کار میکنم. سینمای من بیشتر بر جهانبینی، ایدئولوژی و تفکر خود فیلمساز جلو میرود و دغدغههای شخصی من نسبت به مسائل جامعه است.
«علیرضا امینی» که تا به حال تهیهکنندگی و کارگردانی فیلمهای سینمایی را داشته، در اولین تجربه سریالسازی به سراغ یک سریال اکشن پلیسی با نام «سقوط آزاد» رفت که در هفته نیروی انتظامی از شبکه یک سیما روی آنتن رفت و قسمت آخر آن شب گذشته -۲۱ مهرماه- پخش شد.
علیرضا امینی گفتوگویی درباره سریال «سقوط آزاد» انجام داده که متن کامل آن در ادامه میآید:
**شما تجربه کار پلیسی اکشن به شیوه سریال سقوط آزاد را نداشتید چه شد به این سمت آمدید؟
-قبلا تله فیلمی به نام تلخون ساخته بودم که اولین تجربه من در موضوع آثار پلیسی بود و دوست داشتم سریالی پلیسی اکشن هم تجربه کنم. به دنبال متن خوب بودم و وقتی متن این سریال به دستم رسید، علی رغم تغییرات زیادی که داشت، آن را پذیرفتم. چون دوست داشتم یک کار پلیسی جنایی در کارنامهام باشد، آن را پذیرفتم و میدانستم که تا حدی از پس آن بر میآیم.
البته متن متعلق به آرش قادری بود که چون ما وقت کافی برای ساخت آن نداشتیم من آقای سعدوندیان را معرفی کردم که از اول دوباره فیلمنامه را با نظارت خودم بازنویسی کرد.
**شخصیتها هم در فیلمنامه اولیه همین شکل بودند یا دچار تغییر شدند؟
-شخصیتها کمی عوض و بدل شدند، اما موضوع همان بود و در حقسقت موضوع اصلی دچار تغییر نشد.
**در سریال سقوط آزاد دو پلیس همراه هم هستند، یکی شخصیت اصلی و دیگری به عنوان دستیار، چیزی شبیه آثار پلیسی خارجی نظیر کبری ۱۱ و یا حتی قدیمیتر از آن؟
-درست است. شما کارهای پلیسی دنیا را هم که نگاه میکنید، همیشه یک پلیس و یک دستیار دارند، قالب ما هم بر همین اساس نوشت شد.
**انتخاب بازیگران بر عهده شما بود یا تهیهکننده نیز در این امر دخالت داشت؟
-من میخواستم مخاطبمان را هم داشته باشیم و از تهیهکننده اجازه گرفتم تا هنرپیشه سینمایی هم در سریال داشته باشیم و بتوانیم در کنار موضوع جذاب با حضور هنرپیشههایمان درصد مخاطب را بالا ببریم.
ضمن اینکه انتخاب همه بازیگران نظر خودم بود. ما قسمت یک و دو را که شروع کردیم با توجه به ظرفیت بازیگران افت و خیز سریال کم و زیاد شد و شاید اگر سریال هفت قسمت نبود، از بازیگران دیگری برای برخی نقشهایم استفاده میکردم. البته بازیگران در مجموع تلاش خود را کردند و شاید نقاط ضعفی هم داشتند اما ما تلاش کردیم که به حوادث سریال لطمه نخورد و کار در حقیقت حادثه محور جلو برود.
**آیا این اتفاق افتاد؟ میزان مخاطبان به حدی که در نظرتان بود، رسید؟
-بله. این اتفاق افتاد و مردم از همان قسمت اول پای سریال نشستند و شروع به دیدن کردند. مردم هنرپیشههای مورد علاقهشان را دوست دارند و میخواهند ببینند این بار در چه قالبی ظاهر میشوند. ضمن اینکه حامد بهداد تا به حال نقش یک پلیس را بازی نکرده بود و برای او هم تجربه جدیدی بود.
**به کار بردن لهجه توسط آقای حامد بهداد نیز نظر خودتان بود؟
-پیشنهاد حامد بود و من هم موافقت کردم.
**آقای بهداد در قالب یک سرگرد جاهایی خیلی عصبی است؟ این عصبانیت او به کجا برمیگردد؟
-درست است و من آن را دوست دارم. این شخصیت بالا و پایین دارد. حادثهای در پلیس آگاهی اتفاق افتاده و با یک جنایت روبرو هستیم. قطعا و طبیعتا در این میان محافظهکاری و مهربانی وجود ندارد. اصلا دلیلی بر مهربان بودن پلیس نیست، ولی در مقوله خانواده جریان فرق میکند و او حس مهربانی را دارد و یا حتی نزد دوستانش میگوید و میخندد. اما در مواجه با پروندهای که چند نفر نیز در رابطه با آن جان باختهاند، قطعا عصبی خواهد بود و ما در این باره از مشاوران نیروی انتظامی نیز کمک گرفتیم.
**چقدر تلاش کردید تا پلیسهای سریال سقوط آزاد شبیه به پلیسهای واقعی در جامعه باشند؟
-خیلی به این مساله توجه نکردم. چون میخواستم فیلم بسازم و قصد تصویر یک مستند را نداشتم. ما در طول ساخت و کار نیز یک ناظر هم از سوی نیروی انتظامی داشتیم و به ایشان هم گفتم که من میخواهم یک پلیس حتی جدید هم شده خلق کنیم تا جذابیت کار را بالا ببریم. به همین دلیل شاید پلیس های این سریال از لحاظ ظاهری خیلی شبیه به پلیسهای جامعه نباشند، ولی سعی کردهایم از لحاظ رفتاری شبیه باشند.
البته ما سعی کردیم که ساختارها را بشکنیم و پلیسهایمان خیلی شبیه به پلیسهایی که قبلا در فیلمها و سریالها دیدهایم، نبانشند، میخواستیم یک کار جدید باشد و تجربه جدیدی در همه نوع باشد و اگر هم غیر از این بود من نمیساختم.
**این سریال به سفارش نیروی انتظامی ساخته شده، این سفارشی بودن به اصل کار لطمه نزد و شما را مجبور نشدید برای تصویر برخی مسائل مد نظر نیروی انتظامی به اصل کار دست ببرید؟
-سفارش فقط به این نیت بود که در هفته نیروی انتظامی یک سریال پلیسی ساخته شود و خوشبختانه در ساخت آن نیز کمک بسیاری به ما کردند ولی درباره کار نظر خاصی را به ما اعمال نکردند.
**سازندگان آثار اکش معتقدند کار در این حوزه نیاز به اماکانتی دارد که تامین آنها دشوار است، آیا شما هم برای تامین امکانات مشکل داشتید؟
-فیلم متعلق به هفته نیروی انتظامی است، نیروی انتظامی تصمیم گرفت به جای این که بودجه را بین ۷الی ۸ تله فیلم تقسیم کند، آن را به یک سریال اختصاص دهد و آقای کارگر معاونت اجتماعی نیروی انتظامی نیز اعلام کردند که تمام امکانات را در اختیار ما قرار بدهند و ما هم تلاش کردیم از این امکانات با توجه به زمان کمی که در اختیار داشتیم، به نحو احسن استفاده کنیم.
**دوربین در این سریال سیال است و حضورش به چشم میخورد، این شیوه فیلمبرداری نیز ایده خودتان بود؟
-ساختاری است که خودم انتخاب کردم تا مکث نداشته باشیم و نفسخور برای مخاطب نگذاریم. تمام فیلمها و سریالهای پلیسی دنیا هم همین طور هستند و حادثه اصلا تند است. نمیشود وقتی حادثهای با این شرایط و به این تندی روایت شود ولی دوربین ساکن بماند. البته ما جاهایی هم داریم که ریتم کند میشود. در حقیقت دوربین در خدمت داستان جلو میرود. ساختار و محتوا باید در یک سمت حرکت کنند و نباید ساختار جلوتر از محتوا یا بالعکس باشد، این دو باید موازی با هم کار کنند.
**زمان ضبط با کمبود وقت مواجه نشدید؟
-کمبود وقت که داشتیم در کل ۵۰ روز برای کار تصویربرداری وقت داشتیم و در حقیقت حدود یک ماه وقت کم داشتیم. اما به هیچ عنوان از پلانهایم نمیگذشتم. چون سینمای اکشن و پلیسی احتیاج به تعدد پلان دارد و نمیتوان سکانس پلان بگیری و از داستان بگذری. اینجا باید از تمام عواملم تشکر کنم که فشار کار بر عهده همهشان بود ولی از کار نگذشتند. حمید سلیمیان نیز تدوین را برعهده داشت که از او و گروهش تشکر میکنم. شبانهروز کار کردند. تعدد پلان باید طوری باشد که دست مونتور باز باشد. چند گروه کار کردند که ماحصل آن سقوط آزاد شد.
**ریتم بالا و تعدد صحنههای خارجی در طول کار سخت نبود؟
-برای اولین بار است که میگویم ژانر اکشن برای من آسانتر از سینمایی است که خودم کار میکنم. سینمایی که من کار میکنم بیشتر بر جهانبینی، ایدئولوژی و تفکر خود فیلمساز جلو میرود و دغدغههای شخصیاش نسبت به جامعه است. ساخت این اثر برای من بسیار آسانتر از آثار اجتماعی است چون در پلانها، دیالوگها و بازیها باید تفکر کنی چون یک فکر را عنوان میکنی اما در سینمای اکشن حرف اول را تکنیک میزند.
**خبری اعلام شده بود که آقای احمدی مقدم نسبت به سریال اعلام رضایت کردهاند، این خبر را شنیده بودید؟
- من نشنیدهام. اما امیدوارم که این طور باشد.
**این سریال اولین سریال تلویزیونی بود که قبل از آغاز پخش، تبلیغات آن در بیلبوردهای شهری نقش بست، این اتفاق ایده چه کسی بود؟
-ما سعی کردیم در این سریال در همه چیز ساختار شکنی کنیم. استفاده از بیلبورد نیز پیشنهاد تهیه کننده بود. چون سریال ۷ قسمت بود و میخواستیم ذهن مخاطب را زودتر آماده کنیم. با بیلبوردها همین کار را کردیم. حضور بهداد کنجکاوی آفرین بود. حضور من که متعلق به یک نوع سینمای خاص است، در یک سریال پلیسی تعجب آور بود. از این المانها استفاده کردیم تا کار دیده شود.
معمولا سریالهای ۴۵ قسمتی از قسمت ۱۰ میگیرند اما ما فقط ۷ قسمت فرصت داشتیم و باید در این زمان مخاطب خود را بدست میآوردیم. الان در دنیا سریالهای پلیسی ساخته میشود که در همان تیتراژ قسمت اول مخاطب را با خود همراه میکند و تا قسمت آخر با او میماند. ما در چنین فضایی نباید تعلل کنیم و باید به سمت تولید و ساخت آثاری برویم که مخاطب جذب آنها شود و دیگر وقت خود را پای سریالهای خارجی و ماهواره نگذارد.
**امکان ساخت ادامه این سریال وجود دارد؟
-پیشنهاد شده و امکانش هست که ساخته شود.
**سری بعدی نیز با همین بازیگران و عوامل ساخته خواهد شد؟
-هنوز مشخص نیست.
-----------------------------------
گفتوگو از: مریم فیروزفر
-----------------------------------
**************
نويسنده «سقوط آزاد» در گفتوگو با ايسنا:
سعي كرديم از پليسهاي سريالهاي ايراني فاصله بگيريم
«سقوط آزاد» با نام قبلي «آخرين روز» اين روزها به مناسبت هفته نيروي انتظامي از شبكه اول سيما روي آنتن ميرود. خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، با زامياد سعدونديان، نويسنده سريال عليرضا اميني گفتوگويي انجام داده است و او مطالبي را دربارهي فشردگي كار، حضور حامد بهداد در نقش سرگرد، همكاري با نيروي انتظامي و طراحي الگوي يك پليس ايراني بيان كرده است.
نويسنده «سقوط آزاد» درباره طرح و ايدهي داستان به خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: طرح اوليه پراكندگي زيادي داشت و در شهرهاي زيادي اتفاق ميافتاد، اما ما به دليل زمان كم مجبور شديم كار را به تهران و نهايتا يك شهر ديگر محدود كنيم.
وي ادامه داد: دربارهي نرمافزارهاي كامپيوتري و هك نيز با تعدادي از كساني كه در اين زمينه آشنايي داشتند مشورت كرديم و تحقيقات مربوط به يك كار ديگر را وارد اين سريال كرديم چون به دليل زمان محدود از ابتدا بايد سراغ موضوعي ميرفتيم كه با آن آشنايي داشتيم.
سعدونديان دربارهي همكاري با نيروي انتظامي گفت: مشاور انتظامي سريال بايد كار را ميخواند و يك سري اصلاحات سازماني را كه بايد رعايت ميشد، لحاظ ميكرد و اين طور نبود كه يك متن را بلافاصله كه مينويسم اجرا كنيم.
اين نويسنده در پاسخ به پرسشي دربارهي تفاوت پليسهاي سريال «سقوط آزاد» با پليسهايي كه تاكنون در تلويزيون نشان داده شدهاند، عنوان كرد: بايد تفاوتي شكل ميگرفت؛ خود نيروي انتظامي هم استقبال كرد و برخورد خاصي نبود.
وي در ادامه درباره برخي رفتارهايي كه از سوي كاراكترهاي پليس «سقوط آزاد» انجام ميشود، گفت: اينها پليس هستند و با شرايط مختلفي مواجه ميشوند. در همهي شرايط نميتوان پليس را خشك نشان داد كه لبخندي هم ميزند؛ پليس بودن كار سختي است و حتي در برخي موارد پاي امنيت ملي در ميان است.
سعدونديان با اشاره به شخصيت سرگرد كه نقش او را حامد بهداد بازي ميكند، تصريح كرد: سرگرد هم شخصيتي جدي است و با اين كه جديت دارد، به كسي توهين نميكند؛ حتي وقتي در خانهاش مشكلي پيش ميآيد به كسي توهين نميكند. خود من اين شخصيت را خيلي دوست دارم و از حامد بهداد به خاطر ويژگيهايي كه به خاطر خودش به نقش اضافه شده ممنون هستم.
وي تاكيد كرد: تفاوت حامد بهداد با خيلي از بازيگران ديگر اين است كه در نقش زندگي ميكند. در همه جاي دنيا بازيگراني موفق هستند كه براي دوربين بازي نميكنند بلكه با نقش زندگي ميكنند. تا جايي هم كه ميدانم آقاي اميني از بازي حامد بهداد در نقش سرگرد راضي بود.
اين نويسنده دربارهي انتخاب بازيگران سريال خاطرنشان كرد: زماني كه ما وارد كار شديم بازيگران انتخاب شده بودند، در نتيجه قصه را كه مينوشتيم تغييري در آن نداديم چون ميدانستيم براي چه بازيگراني مينويسيم زيرا نقشهاي اصلي همان كساني بودند كه انتخاب شده بودند اما نقشهاي فرعي به مرور اضافه شدند.
سعدونديان در پاسخ به پرسشي دربارهي الگوي سريال پليسي «سقوط آزاد» با توجه به كمبود يك الگوي مناسب داخلي، تاكيد كرد: الگوي خاصي نداشتيم اما سعي مان اين بود كه يك پليس امروزي را نشان دهيم. وقت آنچناني هم براي الگوبرداري نداشتيم با اين حال سعي كرديم يك پليس ايراني كه در عين حال مدرن، مذهبي، جدي و نخبه است و خصوصيات يك پليس را داشته باشد و از پليسهاي ديگر سريالهاي ايراني فاصله بگيرد را به تصوير بكشيم.
وي ادامه داد: هميشه در سريالهاي پليسي با يك پليس مهربان كه جديت آنچناني ندارد مواجه هستيم در صورتي كه لحظه لحظه زندگي اين آدمها به خاطر سر و كار داشتن با پروندههاي مختلف متفاوت است؛ از اين منظر نميتوان گفت الگوي خاصي داشتيم سعيمان نشان دادن يك پليس مقتدر بود. همان طور كه شخصيت منفي قصه قوي است براي دستگيري او نيز به يك پليس مقتدر نياز داشتيم در غير اين صورت كليشهيي ميشد.
سعدونديان تاكيد كرد: ما به دليل وقت كم، وقت نداشتيم از پروندههاي قضايي استفاده كنيم، شايد در اين صورت كارمان بهتر ميشد اما كارشناساني كه سر صحنه بودند با توجه به اتفاقات نظراتي ميدادند كه خوب بود. با اين حال ما خودمان را سانسور نكرديم و براساس مسائلي مثل نقاط عطف، گرهها، تضاد شخصيتي و ... متن را پيش برديم.
نويسنده «سقوط آزاد» با اشاره به اكشن بودن اين سريال گفت: كار اكشن اسماً آسان است ولي ريتم و خصوصيات خاص خودش را دارد. با توجه به اين كه آقاي اميني كارگردان اين سريال بود، خيالم راحت بود متني كه مينويسم بهتر از آن چيزي كه نوشتهام درميآيد. عليرضا اميني به عنوان كارگردان متن را بالا برد.
زامياد سعدونديان در پايان در پاسخ به پرسشي دربارهي كليشهيي بودن سريالهاي پليسي و جلوتر بودن مخاطب از قصه، گفت: من از اين مساله كه مخاطب نميتواند ادامه داستان را حدس بزند راضي هستم. همين مساله باعث ميشود كه بيننده پاي كار بنشيند. ماندگار بودن قصههايي مثل شرلوك هلمز و پوآرو نيز به همين دليل است. اين مساله اجازه ميدهد مخاطب با شخصيتها همذاتپنداري كند. هرچند كارهاي پليسي در همه دنيا تا حدودي كليشهيي است، به اين معني كه آخر قصه معلوم است چه اتفاقي ميافتد.
The best cosmetic for lips is truth