به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست...(تحلیل سریال پست اخر)
و همه به مراد دلشون میرسن!!

دانیال نورا رو بیخیال میشه و میره دنبال باباش و بعد از اون با خانم گلستان ازدواج میکنه!!!
رادمنش بزرگ یا با خانوم کوثری ازدواج میکنه!یا با ناهید!! که احتمال ازدواجش با ناهید بیشتره!!
و در این صورت خانوم کوثری هم با جمشید ازدواج میکنه!!
نورا با مهران ازدواج میکنه!! (در همینجا باید ذکر کنم که کوفتش بشه!!
)مریم میره پیش امیر!
و....
که البته در این صورت باید اسم سریالو میذاشتن دفتر ازدواج!!

به نظر من رادمنش بزرگ محض رد گم کنی می ترسه و هیچ خبطی نکرده!!
ینی پولارو پس داده!!
دانیالم یا بچه ی خسرو بوده یا بچه ی طلافروشه بوده! یا بچه ی زن دومش که تو رودبار مرده!!
از اونجایی که به جز بازی برخی بازیگران این سریال هندی نبوده!!
من به طور جدی حدس میزنم که
نورا هم مهران رو از دست میده و هم دانیال رو!!
مهران میره رادمنش رو بکشه که میفهمه جمشید بهش دروغ گفته!
به نورا میگه!
ولی نورا روی برگشتن پیش پدرشو نداره!!
از طرفی جمشید طرد میشه و تنها میمونه!
و...
به هر حال همه چی به خوبی و خوشی تموم میشه!!

حالا باز اگه چیزی به ذهنم رسید میام میگم!!
تنین عزیزم....
بنظرمن
البته میترسم اشتباه بشه
نوراودانیال که خواهربرادرن
راسش خیلی سخته
ولی بنظرمن
امکانش هست آقامهران مجبوربشه وبخوادبره رادمنشوبکشه که یهودانیال میادجلوواون میره توکما
ومهران هم پشیمون میشه ومیفهمه که نورااونونمیخواسته وبازیش داده ورادمنش هم مامان نورارومیبینه وهمه چیزبرملا میشه ونورامیفهمه که دانیال داداششه ورادمنش باباش
=======
البته جداازاین میشه این احتمال هم دادکه احتمالش بیشتر
آقامهران تحت تاثیرحرفای خواهرش قرارمیگیره ونمیخوادکاراشتباهی انجام بده ومیخوادنقشهای نوراروبریزه بهم مثل اون تلفن مشکوکی که به دانیال شدکه خانمی بودکه مطمعنااقامهران بودوبعداقامهران قضیرو
وبه رادمنش میگه
ونوراهم که ازآقامهران ناامیدمیشه میخوادخودش دست به کاربشه ورادمنشومیخوادباماشین زیرکنه که دانیال میادجلوواونوزیرمیکنه واون میره توکما
ودعامیکنن ازتوکمامیادبیرون ومهران متوجه میشه که نورااین مدت فریبش داده ومیره دنبال سرنوشتش ونوراومادرش هم متوجه میشن که دانیال داداش وپسرشونه وتمام
البته امکانشم هست دانیال ازدست بره
امیدوارم درست باشه چون حدسش سخت شده
متین عزیزم...
درمورد پیش بینی که راستش دقیق نمیدونم پیش بینی کدوم قسمتشو می خوای نه که آمار سریال دستمه
من فکر می کنم آخرش دانیال از قضیه باباش خبردار می شه و هویت نورا رو می شناسه و می فهمه کی بوده بعد دیگه نمی خوادش... نورا هم نمی تونه بابای دانیال رو بکشه مهران هم یه اتفاقایی می افته که اونم دیگه نورا رو نمیخواد خلاصه اینکه به قولی از اینجا مونده از اونجا رونده یا یه همچین چیزایی می شه
این دختره خانوم گلستان هم به یه نون و نوایی می رسه آخر سر... حالا اینکه چی باشه رو خدا می دونه
فاطمه ۴ عزیزم...
مهران ک اونو نمیکشه..البته فک میکنم
همه چی لو میره...فک کنم واقعیت اونی نباشه ک دختره میگه(بش دروغ گفتن)
حالا دیگ نمیدونم!!!!!!!!!!!!
سایه عزیزم...
من فکر کنم اخر فيلم نورا ميفهمه که رادمنش پدرشه ولي فکر کنم مهران آخر فيلم ميميره .. دانيال و مهران با هم يه دعواي حسابي ميگيرن و دانيال به کما ميره و مهران ميميره...
مریم عزیزم...
جمشید=میره زندان
مهران=میره زندان
دانیال=با خانوم گلستان ازدواج می کنه
نورا=کشته میشه
رادمنش=میمره یا کشته میشه
مانا عزیزم...
مهران تا مرز کشتن رادمنش پیش میره و در لحظه آخر پشیمون میشه و یا میشه گفت که تا قبل از اقدام به قتل پشیمون میشه و تمام ماجرا رو برای رادمنش تعریف میکنه.
دانیال به خونه نرا میره و نرا هم داشته با داییش درباره اینکه چرا نمیتونه با دانیال ازدواج کنه جر و بحث میکرده و دایی نرا هم میگه که نادر زندس و خسرو مرده و بابای نرا همون رادمنش و همسر ناهید هستش و دانیال هم همه چیز رو میفهمه و تو راه برگشت تصادف میکنه.(یا اینکه کلا این قضیه لو میره و نرا و دانیال میفهمن)
جمشید زندان میفته و دانیال هم پسر راددمنش از زن دیگه ای بوده و یا سرراهی ویا تو رودبار بوده.
مهران هم قید نرا رو میزنه و فراموشش میکنه و تصمیم به شروع یه زندگی جدید رو میگیره و امیر و مریم و نوشین هم با هم دوباره 3تایی زندگی میکنن.
ناهید و رادمنش(نادر) به همراه نرا و دانیال باهم زندگی میکنن(شاید) و اگه دانیال پسر رادمنش نباشه با نرا ازدواج میکنه واگر نه شاید مهران بخواد با نرا که متحول شده ازدواج کنه(خدا نکنه...)
وممکنه که اصلا نرا با هیچ کس ازدواج نکنه.
پانته آ عزیزم...
نورا کلا به هیچکس نمیرسه...مهران متحول میشه و به نادر میگه
و یا اینکه تا آخرش میره و آخرش پشیمون میشه که هیچ سودی ندارد...
بعدم نادر هیچ پولی برنداشته...این پولارو خودکفا ساخته..و طلاهارو رفته پس داده
اون پسر هندیه هم میفهمه باباش چدر مردهههه...پشیمون میاد پیش باباش گریه و زاری که بابا من نمیدونم چجوری ازت معذرت خواهی کنم
یه چی دیگه ستی...من فک میکنم این دختره خانوم گلستان یه ارتباطکی به خسرو یا اون ماجرا داشته باشه
که احتمالش کمه..و کلا جز احتمالاتم حساب نکن
ستاره سی سی عزیزم...
من خیلی روی حرفای ستاره سی سی فکر کردم دیدم درست میگه احتمالا" نورا بچه ی رادمنشه و دانیال یکی از اون بچه هایی رادمنش به انجمنش کمکم میکنه( اینو دیگه خودم کشفیدم)... همون که خانوم کوثری مدیر مسئولشه... مهران با ماشین رادمنشو پرت میکنه تو دره ای چیزی، رادمنش میره توی کما.. بعد سر آخر به دانیال میگه من بابات نیستم... نورا ومامانش هم میان ملاقات ، مادره میفهمه که این همون نادره به نورا میگه ونورا پشیمون میشه مهرانو پلیس میگیره میره زندان بعد دانیال رضایت میده میاد بیرون بعد با نورا عروسی میکنه... دانیال هم با خانوم گلستان به احتمال 50% هم رادمنش می میره، آهان جمشید هم پلیس میگیره
پریسا عزیزم...
ممنونم از همه دوستای گلم....
The best cosmetic for lips is truth